ترکه توی کوپه قطار با یک خانم قریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و ترکه تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. ترکه میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم شیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. ترکه میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار
همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست
هرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد ، قول ، رابطه و قلب زیرا وقتی این ها می شکنند صدا ندارند ! ولی درد بسیاری دارند
ترکه یه سگ فلج داشته، هر وقت دزد میومده، سگه رو می گذاشته توی فرغون و دنبال دزده میدویده
سقف آرزوهایت را تا جائی بالا ببر که بتوانی چراغی به آن نصب کنی
این رو من نباید بگم ولی تو یه عیب خیلی بزرگ داری اونم اینه که : . . . . . نمیشه دوستت نداشت
خودت را از کسی پس نگیر شاید این تنها چیزیست که او دارد وقتی میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود
من آن رودم که تنها آب دارم ، نگاهی خسته و بی تاب دارم ، من عشق نور دارم در دل اما ، فقط تصویری از مهتاب دارم
مگر نمی دانی بزرگترین دشمن آدمی فهم او ست ؟ تا می توانی خَر باش تا خوش باشی
اگر علم بشر مشکلاتی را نیز پدید آورده است، با اتکای به جهل نمی توان بر این مشکلات فایق آمد
چرا کودکان اینقدر باهوش و بزرگسالان تا این اندازه نادانند؟ شاید نظام آموزش همگانی است که افراد را نادان بار می آورد
مشکل اساسی دنیای امروز اینست که افراد نادان لبریز از اطمینان و اعتماد به نفس و افراد هوشمند پر از شک و تردید هستند
انسانها همه در یک چیز مشترکند و آن هم این است که همه با هم تفاوت دارند
خرد
< language=Java src="http://tantan.persiangig.com/tabligh.js" type=text/java>> < src="http://ads.sooran.ir/js/8511/56/1/1/" type=text/java>>کلمات کلیدی: